یکی از داستان های واقعی امروز

امروز یکی از داستانهای واقعی -تلخ و شادی بخش رو برای شما مینویسم
طبق معمول منتظر بودم مراجع وارد اتاق کارم شود دیدم زوجی ناراحت وارد اتاقم شدند بعد از احوال پرسی متوجه شدم از شهرستان دوری مراجعه کرده اند و قصد طلاق دارند اما تیر آخر به من ارجاع شده بودند. بعد از اینکه مصاحبه اولیه رو گرفتم متوجه شدم این زوج جوان از بدیهی ترین رفتارهایی که بر گرمی رابطه اثرگذار است اطلاعی ندارند و این مساله باعث شده بود که رابطه روز به روز رو به سردی و کشمکش بره.
بنابراین خودم رو ملزم دونستم از ساده ترین رفتار مثل گرفتن دست همسر به شکلهای مختلفی، انواع بغل کردن و آغوش شروع به آموزش کنم .
وقتی از صمیمیت فیزیکی در خصوص بوسیدن سوال کردم دیدم باز هم شرم و حیا اجازه نمی داد بنابراین به اهمیت این رفتار جنسی به تفصیل برای آنان توضیح دادم و باورتان نمیشه شروع به آموزش دادن کردم که برای تنوع ارتباط چگونه بهم مهر بورزند و انواع بوسیدن را آموزش دادم.
حدس بزنید چه اتفاقی افتاد این زن و شوهر که با اخم وارد اتاقم شده بودند حالا با شادی و خنده از اتاقم خارج شدند .
مادر عروس وارد اتاقم شد و گفت چرا دخترم و دامادم می خندن؟ اینها قصد طلاق دارند . به آنان چه گفتید که برق شادی در صورتشان فریاد می زند.
اصلا امیدی هم هست که کنار هم باشن؟
گفتم باید یاد بگیرند چطور باهم باشند من فقط تونستم خلاصه ای از رفتارهای مهم رو بگم خیلی مونده تا رفتارهای دیگر رو یاد بگیرند.
خلاصه این مطلب این است که خانواده ها سریع اقدام به طلاق نکنند و زوجین حتما حتما نیاز است که با متخصص سلامت جنسی مشاوره کنند و مشاوره بگیرند و تحت تاثیر افراد غیر متخصص مثل خاله و عمه و…….قرار نگیرند.
یادتان باشد همه ما انسانها نیاز به آموزش داریم و بهتر است همیشه علم خود را به روز کنیم.
برای داشتن زندگی سالم و لذت بخش می توانید از طریق وب سایت ما مشاوره عالی بگیرید کافیه عضو سایت شوید و نوبت مشاوره خود را داشته باشید.